چرا پابند عنوانیم؟
چرا در بند خشت و خاک و دکانیم؟
چرا محکوم درد و رنج و حرمانیم؟
اسیر جاه و مال و جامه و نانیم ؟
مگر فرزند هامان را خدایی نیست ؟
مگر مادر، پدر، همسر، رفیق و دوست
یارو آشنا، خواهر، برادر، خویش وهمسایه
حقیقت را نمیخواهند ؟
اگر همگام، هم پیمان و همرزم تو میباشند
تلاشت را مداوم کن . و گرنه ، زین همه پابند
هجرت کن
از این نام و از این عنوان، از این کوی و از این برزن
از این شهرو از این مردم، از این دنیای پر غوغا
ویا از نفس خود، از این وجود خویش، از هستی
از اینهائیکه پا بندند، از اینهائیکه سد راه محبوبند
موانع را ز ره بردار، منیت را رها کن
و خودیت را به دور انداز، بیرون شو زخود
از هر چه جز حق است ،
هجرت کن
به آنجائیکه ره باز است، و جای گفتن راز است.
(شعر از : دکتر فضل الله صلواتی)
سلام یار دبستانی
پاسخحذفرفیق خیلی وقت بود که بلاگفا رو ترک کرده بودم بخاطر فیلترینگ شدید و این حرفا
ولی مگه این میرحسین میذاره
واسه گسترش اطلاع رسانی شفاف و آزاد در آستانه خرداد سبز برگشتم
بهم سر بزن
منتظرتم یار دبستانی
یاحسین
[گل]
http://khordadnews.blogfa.com/
با سلام خدمت دوست گرامی جناب آقای صلواتی
پاسخحذفمن شما را پیوند زدم
منتظر پیوندتان می مانم
با درود