بیچاره دانشجووووووووووو
امروز به اصطلاح ۱۶ آذر روز دانشجو است. بیچاره این دانشجو که در این کشورچه ها که بر سرش نیامده. و هر کسی اونو یه طرف کشیده و هر وقت این طفلک به کسی اطمینان کرده .ازش سوء استفاده کردند و موقعی هم که اون طفلک احتیاج به کمک داشته یا اراذل و اوباش نام گرفته و یا بر هم زدن امنیت کشور. و در دوران ها چه ها که به روزش نیاوردند . جناح راست یک جور، جناح چپ هم یک جور، آنها را به نفع خود به اینور و آنور کشیده اند.
در طول دوران انقلابها همیشه این دانشجو بوده است که همه چیز را باخته. وقتی با پدرم از دوران دانشجوییشان صحبت میکنیم .و ایشان از آن دوران دهه ۴۰ ، ۵۰ برایم میگویند. با خود میگویم به راستی آنها چه دوران زیبای را گذراندند. دورانی که فقط حرف علم ،فلسفه، هنر، دوستی ، اردو، مبارزه بدون چشمداشت ، کمک کردن به همنوع...... بود. میدانید چرا؟برای اینکه در آن زمان اساتیدو الگوهایشان عبارت بودند از : محمد تقی جعفری ها ، دکتر علی شریعتی ها ، استاد مطهریها ، محمد تقی شریعتی ها ، دکتر حسابیها، زرین کوبها ،استاد شهیدیها ، احمد شاملو ها ، استاد بازرگانها ، استاد طالقانیها ،پروفسورهشترودیها..... و دانشجویانی هم که از زیر دست آنها بیرون می آمدند. تمام از نظر تحصیلاتی بهترینها بودند. اما امروزه چه ؟موقعی که اساتید دانشگاهش میشود دکتر .... فاسد که آن فجایع را در دانشگاه زنجان بوجود آورد . و هیچ کس هم حرفی به ایشان نزد و از ایشان جواب نخواست.خدا رحم کند که دانشجویش چه خواهد شد . استادی که با سهمیه وارد دانشگاه شده و با پارتی بازی و چون عضو بسیج است به مقام استادی می رسد و هیچ گونه زحمتی هم نکشیده چه انتظاری داریم که از زیر دستش متخصص بیرون بیاید . دانشجویی که دغدغه اش خوابگاه و مشکلاتی مالی ست فکر می کنید .علامه شود . البته من قصد اهانت به ساحت اساتید محترم دانشگاه را ندارم چون هستنداساتیدی که برای پیشبرد این مرز و بوم چه تلاشهایی را که نکردند. ولی باید کم کم سر را از زیر برف بیرون آورد. و با خود اندیشید که به راستی این دانشجویی که در دانشگاه ها تحصیل میکند .نامشان دانشجو است؟به نظر من نه .بهتر است نامشان را تریاک جو، دختر جو، پسر جو، کراک جو ، سیاست جو ، تاکسی رانجو ،موبایل جو ، سکس جو ، بی انگیزه جو ..........گذاشت .البته ما در میان دانشجویان استثناء هم داریم. ولی ..... اگر مخالف متن من هستید و غیر این است پس چرا با اینهمه تحصیلکرده و به اصطلاح دانشجو . کشور رو به سراشیبی است ؟ چرا باید دانشجویی که به دنبال تحقیقات از این دانشگاه به آن دانشگاه و از این کتابخانه به آن کتابخانه باشد باید با کیف سامسونت مواد مخدر رد و بدل کند . بد نیست یک شب سر زده مسئولین امر به خوابگاه دانشجویان بروند و از نزدیک شاهد تحقیقات سیخ و سنگی در بین دانشجویان این مملکت باشند. روزی برای دیدن دوستی به یکی از خوابگاه ها رفته بودم ، و دیدم که انواع و اقسام عکس های مبتذل و کثیف بر در و دیوار اطاق دانشجویان این کشور مزین است .و با خود گفت که به جای اینکه تزیینات اطاق ازعکسهای بزرگان ونویسنده ها و شاعران این کشور باشد .باید این عکس های مبتذل جایگزینش باشد .روزگاری بود که الگوهای دانشجویان چگوارا ، دکترشریعتی ، صمد بهرنگی، سیدجمال الدین اسدآبادی و در موسیقی و هنر ، ویکتور خارا ، فرهاد ، فریدون فروغی و......و امروزه متاسفانه الگو های دانشجویانمان شده اند: ساسی مانکن ، مایکل جکسون ، و....... البته این دانشجو تقصیر ندارد ، برای اینکه در این کشور حاکمان کوچکها و بی سوادان را بزرگ کردند و بزرگان و اساتید را از زندگی ساقط کردند .برای همین هم دانشجوی ما نباید تکلیف خود را بداند . ای دانشجو ملعبه ئ دست این و آن نشو خودت باش.دانشجو فقط کارش سیاست نیست . دانشجو فقط دانشجوست و بس.دانشجوی ایرانیدر این زمانه احتیاج به چهره های تازه و تحریک انگیز دارد.چهرها یی که باید برایش تحول ایجاد کند و فاصله دنیای متمدن را با تفکر عقب مانده و سنتی متعادل سازد.تا او را از خمودگی و رخوت بیرون آورد. همه چیز را نباید در دانشگا ها از زاویه دین دید. باید همه چیز را در جای خود مورد بررسی قرار داد . باید برای دانشجو خدا را از آسمان به پایین آورد و به او داد . با ساخت مساجد زیبا و حسینیه ها و مراسمات مذهبی در دانشگا ها و خرجها آنچنانی فکر نکنم به ایمان دانشجویان اضافه شده باشد ؛ شاید هم در جاهایی کمتر هم شده است . دانشجو آزمایشگاه مدرن می خواهد ، مسافرت های تحقیقاتی به تمام دنیا می خواهد ،دانشجو آرامش روحی و جسمی می خواهد ، دانشجو می خواهد که خود انتخاب کند آنچه را که فکر می کند درست است. دانشجو اینترنت پرسرعت حقش است که بتواند با همه دنیا ارتباط برقرار کند ،دانشجو کتابخانه مدرن می خواهد نه برگذار کردن مراسم کلیشه های ازدواج دانشجویی که تاکنون اگر قرار بود مشکل ازدواجشان با این مسئله حل شود ، حل شده بود.بسیج دانشجویی چه به درد دانشگاه ما می خورد ؟ آیا تا به حال معلوماتی به او اضافه کرده است یا او را درگیر مسائل هاشیه ای کرده .آن کسانی که طرح جدا سازی دانشجویان دختر و پسر را مطرح می کنند بروند و به درون خودشان نگاه کنند .شاید مشکل از خودشان است .بروند و آن فاسدانی را به سزای اعمالشان برسانند که از مال بیت المال به نفع شکم و زیر شکمشان سوء استفاده می کنند.فکر کنم احتیاجی هم به نام بردن این فاسدان نباشد چون این ملت خود آگاه است که چه کسانی مد نظرم می باشند .ای حاکمین به هوش باشید:
اگر در دوران گذشته بیست نسل درگیر یک اندیشه بودند ، در دوران حال یک نسل درگیر بیست اندیشه است . اگر به فکر نباشید . فاجعه ها به وجود خواهد آمد.
و در آخر اینکه :
دانشجوی عزیزم اگر قرار است پیشرفت کنیم । باید تمرکزمان را بیشتر روی تغییرفرهنگ بگذاریم ، تا روی تغییرات سیاسی. چون سیاست قدرت ها را جابجا میکند در حالی که فرهنگ ، نحوه نگرش جامعه را تغییر میدهد .
امروز به اصطلاح ۱۶ آذر روز دانشجو است. بیچاره این دانشجو که در این کشورچه ها که بر سرش نیامده. و هر کسی اونو یه طرف کشیده و هر وقت این طفلک به کسی اطمینان کرده .ازش سوء استفاده کردند و موقعی هم که اون طفلک احتیاج به کمک داشته یا اراذل و اوباش نام گرفته و یا بر هم زدن امنیت کشور. و در دوران ها چه ها که به روزش نیاوردند . جناح راست یک جور، جناح چپ هم یک جور، آنها را به نفع خود به اینور و آنور کشیده اند.
در طول دوران انقلابها همیشه این دانشجو بوده است که همه چیز را باخته. وقتی با پدرم از دوران دانشجوییشان صحبت میکنیم .و ایشان از آن دوران دهه ۴۰ ، ۵۰ برایم میگویند. با خود میگویم به راستی آنها چه دوران زیبای را گذراندند. دورانی که فقط حرف علم ،فلسفه، هنر، دوستی ، اردو، مبارزه بدون چشمداشت ، کمک کردن به همنوع...... بود. میدانید چرا؟برای اینکه در آن زمان اساتیدو الگوهایشان عبارت بودند از : محمد تقی جعفری ها ، دکتر علی شریعتی ها ، استاد مطهریها ، محمد تقی شریعتی ها ، دکتر حسابیها، زرین کوبها ،استاد شهیدیها ، احمد شاملو ها ، استاد بازرگانها ، استاد طالقانیها ،پروفسورهشترودیها..... و دانشجویانی هم که از زیر دست آنها بیرون می آمدند. تمام از نظر تحصیلاتی بهترینها بودند. اما امروزه چه ؟موقعی که اساتید دانشگاهش میشود دکتر .... فاسد که آن فجایع را در دانشگاه زنجان بوجود آورد . و هیچ کس هم حرفی به ایشان نزد و از ایشان جواب نخواست.خدا رحم کند که دانشجویش چه خواهد شد . استادی که با سهمیه وارد دانشگاه شده و با پارتی بازی و چون عضو بسیج است به مقام استادی می رسد و هیچ گونه زحمتی هم نکشیده چه انتظاری داریم که از زیر دستش متخصص بیرون بیاید . دانشجویی که دغدغه اش خوابگاه و مشکلاتی مالی ست فکر می کنید .علامه شود . البته من قصد اهانت به ساحت اساتید محترم دانشگاه را ندارم چون هستنداساتیدی که برای پیشبرد این مرز و بوم چه تلاشهایی را که نکردند. ولی باید کم کم سر را از زیر برف بیرون آورد. و با خود اندیشید که به راستی این دانشجویی که در دانشگاه ها تحصیل میکند .نامشان دانشجو است؟به نظر من نه .بهتر است نامشان را تریاک جو، دختر جو، پسر جو، کراک جو ، سیاست جو ، تاکسی رانجو ،موبایل جو ، سکس جو ، بی انگیزه جو ..........گذاشت .البته ما در میان دانشجویان استثناء هم داریم. ولی ..... اگر مخالف متن من هستید و غیر این است پس چرا با اینهمه تحصیلکرده و به اصطلاح دانشجو . کشور رو به سراشیبی است ؟ چرا باید دانشجویی که به دنبال تحقیقات از این دانشگاه به آن دانشگاه و از این کتابخانه به آن کتابخانه باشد باید با کیف سامسونت مواد مخدر رد و بدل کند . بد نیست یک شب سر زده مسئولین امر به خوابگاه دانشجویان بروند و از نزدیک شاهد تحقیقات سیخ و سنگی در بین دانشجویان این مملکت باشند. روزی برای دیدن دوستی به یکی از خوابگاه ها رفته بودم ، و دیدم که انواع و اقسام عکس های مبتذل و کثیف بر در و دیوار اطاق دانشجویان این کشور مزین است .و با خود گفت که به جای اینکه تزیینات اطاق ازعکسهای بزرگان ونویسنده ها و شاعران این کشور باشد .باید این عکس های مبتذل جایگزینش باشد .روزگاری بود که الگوهای دانشجویان چگوارا ، دکترشریعتی ، صمد بهرنگی، سیدجمال الدین اسدآبادی و در موسیقی و هنر ، ویکتور خارا ، فرهاد ، فریدون فروغی و......و امروزه متاسفانه الگو های دانشجویانمان شده اند: ساسی مانکن ، مایکل جکسون ، و....... البته این دانشجو تقصیر ندارد ، برای اینکه در این کشور حاکمان کوچکها و بی سوادان را بزرگ کردند و بزرگان و اساتید را از زندگی ساقط کردند .برای همین هم دانشجوی ما نباید تکلیف خود را بداند . ای دانشجو ملعبه ئ دست این و آن نشو خودت باش.دانشجو فقط کارش سیاست نیست . دانشجو فقط دانشجوست و بس.دانشجوی ایرانیدر این زمانه احتیاج به چهره های تازه و تحریک انگیز دارد.چهرها یی که باید برایش تحول ایجاد کند و فاصله دنیای متمدن را با تفکر عقب مانده و سنتی متعادل سازد.تا او را از خمودگی و رخوت بیرون آورد. همه چیز را نباید در دانشگا ها از زاویه دین دید. باید همه چیز را در جای خود مورد بررسی قرار داد . باید برای دانشجو خدا را از آسمان به پایین آورد و به او داد . با ساخت مساجد زیبا و حسینیه ها و مراسمات مذهبی در دانشگا ها و خرجها آنچنانی فکر نکنم به ایمان دانشجویان اضافه شده باشد ؛ شاید هم در جاهایی کمتر هم شده است . دانشجو آزمایشگاه مدرن می خواهد ، مسافرت های تحقیقاتی به تمام دنیا می خواهد ،دانشجو آرامش روحی و جسمی می خواهد ، دانشجو می خواهد که خود انتخاب کند آنچه را که فکر می کند درست است. دانشجو اینترنت پرسرعت حقش است که بتواند با همه دنیا ارتباط برقرار کند ،دانشجو کتابخانه مدرن می خواهد نه برگذار کردن مراسم کلیشه های ازدواج دانشجویی که تاکنون اگر قرار بود مشکل ازدواجشان با این مسئله حل شود ، حل شده بود.بسیج دانشجویی چه به درد دانشگاه ما می خورد ؟ آیا تا به حال معلوماتی به او اضافه کرده است یا او را درگیر مسائل هاشیه ای کرده .آن کسانی که طرح جدا سازی دانشجویان دختر و پسر را مطرح می کنند بروند و به درون خودشان نگاه کنند .شاید مشکل از خودشان است .بروند و آن فاسدانی را به سزای اعمالشان برسانند که از مال بیت المال به نفع شکم و زیر شکمشان سوء استفاده می کنند.فکر کنم احتیاجی هم به نام بردن این فاسدان نباشد چون این ملت خود آگاه است که چه کسانی مد نظرم می باشند .ای حاکمین به هوش باشید:
اگر در دوران گذشته بیست نسل درگیر یک اندیشه بودند ، در دوران حال یک نسل درگیر بیست اندیشه است . اگر به فکر نباشید . فاجعه ها به وجود خواهد آمد.
و در آخر اینکه :
دانشجوی عزیزم اگر قرار است پیشرفت کنیم । باید تمرکزمان را بیشتر روی تغییرفرهنگ بگذاریم ، تا روی تغییرات سیاسی. چون سیاست قدرت ها را جابجا میکند در حالی که فرهنگ ، نحوه نگرش جامعه را تغییر میدهد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر