۱۳۸۸ مهر ۲۹, چهارشنبه

مرگ قانون



همیشه شما شاهد این وقایع عادی در مطبوعات هستید !!!!

یکی از دوستان که سالها در کشور فرانسه زندگی میکنه و آنجا هم برای خودش برو بیای داره ، ضمنا استاد دانشگاه هم هست بعد از بیست سال، سال پیش با همسر و دختر نوزده ساله و پسر هشت ساله اش اومد ایران، تا اقوام و خویشاندهارو بعد از سالها ببینه. حدود یک هفته هم درایران بود. که ناگهان به یکباره رفت. و دیگر من از او خبری نداشتم. تا اینکه از دوست مشترکمون سراغش رو گرفتم. که فلانی.دکتر چی شد؟ که یه هو غیبش زد؟ دوستم گفت مگر خبر نداری ؟ گفتم نه ، از چی ؟ دوستم گفت که : دکتر درهمان چهار روز اول بودنش در ایران یه مسئله ای برای دخترش پیش اومد که وضعیت روحی دختروهمسر و خودش ریخت به هم و از کشور خارج شد. که متاسفانه وقتی برگشتند به فرانسه، یک هفته بعد دخترش خودکشی میکنه و همسرش هم به حالت جنون میرسه. به دوستم گفتم مگه چه اتفاقی برای دخترش در ایران افتاده بود؟
جواب میده که در همان روزها، شبی دختر خاله دختر دکتر که همسن سال هم هستند. به یک پارتی دعوت میشه که دختر خاله هم دختر دکتر را به همان مهمانی میبرد . که متاسفانه همان شب یکی از جوانهایی که مست بوده است
به دختر دکتر با زور دست تعرض میکند. که دختر نیز وضعیت روحیش به هم میخورد.البته دختر خاله هم از این موضوع هیچ خبری نداشته بوده. شاید بپرسید که چرا من این موضوع را در وبلاگم مطرح کردم؟
و هر روزه در روزنامه ها از این اتفاقها نوشته میشود. البته درست میگین از این حرفها زیاد است آنقدر که برایمان بی تفاوت شده است. ولی راستش رو بخواین این حرف دکتر که به دوستم گفته بود مرا ریخت به هم تا این بحث را به اینجا بکشم. او با حالت روانی به دوستم گفت :
دلم از این به درد آمده است که بیست سال بود که دخترم در فرانسه زندگی کرده بود و با آنکه بی حجاب بود و انواع و اقسام مهمانیها را میرفت . هیچ کس به او نگاه چپ هم نکرد. چطور میشود که بعد از سالها که دخترم را به کشور
خودش آوردم باید این اتفاق برایش بیفتد ؟
به همین سادگی !!!! کاش آنقدر که قدرت های سیاسی در این کشور، برای موقعیتشان به جان هم میافتند. شان و مقام انسانیت هر چند کوتاه، جایگاهی برای خود داشت. واگر قانون ، مانند کشورهای غربی بر مردم حکومت میکرد،
نه تفکر ملوک اطوایفی . دیگر مسئول فاسد دانشگاهی در زنجان به خودش همچون اجازه ای نمیداد که به یک دانشجوی دختر تعرض کند. چون قانون حاکم نیست.
همیشه شما شاهد این وقایع عادی در مطبوعات هستید. کاش آنقدر که زائیدن ۳قلو گاوها و خودکشی کردن نهنگها
ما را به تعجب وا میداشت .قدری پایمال شدن شرافت انسانی برایمان مهم بود.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر